سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جن

                                            به نام خدا

موضوع : جن

منبع :www.farshad4u.blogfa.coim

تهیه کننده : مسعود قیم

 

تکالیف جنیان در مقابل ذات پروردگار

      همان طور که در مباحث قبل گفتیم، انسان فرشته و جن سه موجودی هستند که بنابر

      مصلحت خداوندخلق شده اند و هدف از آفرینش آنها نیز عبادت پروردگار است. چنان

      که در قرآن کریم آمده است: «جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام».

      (سوره ذاریات، آیه ۵۶) ناصر خسرو نیز این طور می‌سراید: داخل اندر دعوت او جن

      و انس تا قیامت امتش هر نوع و جنس جن نیز مانند انسان مختار است و حق انتخاب

      دارد و مانند ما در اجرای قوانین دینی مکلف است، چگونگی عبادت و اجرای احکام

      در میان آنها، مشخص نیست ولی آنچه مسلم است، این است که پیامبرانی که برای

      هدایت مخلوق برگزیده شده اند، جنیان را نیز هدایتگرند. چنان که علامه

      طباطبایی (ره) فرمودند: «اتفاقا در این باره از خود جنیان هم سوال شده که آیا

      پیغمبر شما از جنس خود شماست؟ در پاسخ گفته اند: «پیامبران ما انسانند و اینک

      ما به رسالت حضرت ختمی مرتب ایمان آورده ایم و او را آخرین پیامبر می‌دانیم».

      (جن و شیطان) از بسیاری از آیات، روایات و احادیث نیز این طوراستنباط می‌شود

      که بعضی از جنیان کافر و بعضی مسلمانند و حتی قبل از ظهور اسلام برخی از آنها

      یهودی بوده اند که بعد از اسلام به پیشگاه حضرت محمد(ص) آمده و مسلمان شده

      اند، و برای آنها عقوبتی همانند عقوبت انسانها در نظر گرفته می‌شود. در قرآن

      آمده است: «بعضی از ما مسلمانند و بعضی از حق دور و آنان که اسلام آورده اند

      در جست  و جوی راه راست بوده اند، اما آنان که از حق دورند هیزم جهنم خواهند بود و

      اگر بر طریق راست پایداری کنند، از آبی فراوان سیرابشان کنیم». (سوره جن، آیه

      ۱۴، ۱۵ و ۱۶) از آیه این چنین برمی آید که جنها همانند انسان به گونه های

      مختلفند، بعضی کافر و بعضی فاسق و ظالم البته برخی نیز نیکوکار و صالح بوده و

      دارای عقاید مختلف و ادیان مختلف هستند.

      بنا بر قرآن کریم سه موجود انسان، فرشته و جن دارای عقل و شعورند و بنا بر مصلحت

      خداوند در صحنه گیتی ظاهر شدند و نامی از شیطان به طور مستقل به میان آورده نشده است.

       بنابراین شیطان یا باید از جنس فرشته باشد و یا از

      جنس جن. بهتر است باز از قرآن کریم مدد بگیریم: «آن گاه که به فرشتگان گفتیم

      تا آدم را سجده کنید، همه جز ابلیس که از جن بود و از فرمان پرودگارش سر

      برتافت سجده کردند». (سوره کهف، آیه ۵۰) همچنین خداوند در قرآن کریم فرشتگان

      را معصوم و مبرا از خطا و گناه دانسته: «فرشتگان هرگز نافرمانی خدا را نمی

      کنند و همان کاری را می‌کنند که به آن مامور شده اند». (سوره تحریم، آیه ۶) و

      بنا به روایتی از رسول خدا(ص): «فرشتگان از نور آفریده شده اند». بنابراین

      ابلیس که بزرگترین خطا را در درگاه

      خداوند مرتکب شده هرگز نمی تواند از جنس فرشته باشد. (اگر چه با همه این

      مستندات هنوز در بین علمای اسلامی در نوع خلقت ذاتی شیطان اختلاف نظر وجود

      دارد.)

      ارواح شریر کدامند و چه تفاوتی با جن دارند؟

      مطالعات بر روی آثار بشر بدوی از قبیل نقاشی ها و کنده کاریهای غارها نشان

      می‌دهد که انسان از ابتدای آفرینش وجود موجوداتی غیر از خود را در محیط

      پیرامونش حس کرده است. موجوداتی که ترس، وحشت و حتی نوعی پرستش و کرنش را در

      آنها ایجاد می‌کرده است. پس از اختراع زبان و خط، هر قوم و قبیله ای نامی

      برآنان گذاردند و برای ارتباط یا دفع آنان آدابی را برای خود قائل شدند و این

      آداب نسل به نسل تداوم یافت چنان که امروز هنوز در افریقا رسومی با همان روش

      سنتی برای ارتباط با این موجودات و یا دفع آنان صورت می‌گیرد. به عنوان مثال

      در آیین مسیحیت، جن گیری یک سابقه دیرینه دارد که اغلب کشیش ها اقدام به آن

      می‌کنند و در واقع معتقدند که شیطان در قالب جسم فردی رسوخ می‌کند. البته

      تقریبا به غیر از مسلمانان همگی این موجودات را ارواح شریر می‌نامند و برای

      دفع شر آنان اعتقادات مخصوص به خود دارند. مثلا برخی از اروپاییان امروزی بر

      مبنای یک تفکرسنتی وقتی در خیابان راه می‌روند دستهای خود را تکان می‌دهند تا

      از ارواح شریر دور بمانند و یا در روز معینی از سال مراسمی برپا می‌کنند که

      در آن عده ای بسیار از مردم لباسی شبیه به لباس اتاق عمل می‌پوشند، بوقی در

      دست می‌گیرند و در آن می‌دمند. اما بنا بر اعتقادات مسلمانان تنها موجودات

      ماوراؤالطبیعه فرشته ها و جن ها هستند و روح انسان وقتی کاملا از بدن انسان

      خارج شود، نه تنها قدرتی ندارد بلکه انسان هم نمی تواند هیچ گونه تسلطی برآن

      داشته باشد، مگر به خواست خداوند.

      در کتاب «ارتباط با ارواح» این طور آمده: «تسلط ارواح عقب مانده بر انسانها

      را در اصطلاح عامیانه «جن زدگی» می‌گویند که در واقع به همان مفهوم افسون و

      تسخیر است. ما استفاده از این اصطلاحات را به دو علت صلاح نمی دانیم؛ اول این

      که، جن

      واژه ای است مخصوص موجودات هوشمند که برطبق روایتی عامیانه معمولا برای ایجاد

      شر خلق گشته اند، و همواره محکوم به بدی کردن می‌باشند حال آنکه هیچ موجودی

      به خاطر بدی کردن آفریده نمی شود، مشیت پروردگار چنان است که راه تکامل و

      تعالی همواره به روی تمام موجودات هوشمند باز باشد. دوم این که اصطلاح «جن

      زدگی» غالبا بدین معنی به کار می‌رود که جسم شخص جن زده را یک جن دیگر و یا

      روح متصرف شود. یعنی در واقع دو نوع سکونت در قالب یک بدن و این فقط یک نوع

      استثناست نه یک تصرف یا دشمنی و آزار، بدین جهت واژه جن زدگی به مفهوم

      عامیانه آن برای ما قابل قبول نیست».

      آنچه از این متون و بسیاری از متون دیگر برمی آید این است که واژه «جن» در

      فرهنگ های دیگر نیز وجود دارد ولی عموما آن را شیطان و یا ارواح شریر

      می‌نامند. در حالی که ما مسلمانان معتقدیم که در میان جنیان، جن صالح و

      نیکوکار نیز وجود دارد.